چگونه نوآوری باز را رواج دهیم؟
شنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۱
|اشتراکگذاری
برگشت به آموزش
چگونه نوآوری باز را رواج دهیم؟
کار با یک «برنامه شتابدهنده باز شرکتی» به مرسدسبنز این فرصت را میدهد تا فناوریهای جدید استارتآپها را سریعتر بهکار گیرد.
برخلاف شتابدهندههای شرکتی (Corporate Accelerator-CA) مرسوم، که معمولاً توسط یک شرکت برای منافع خودش ایجاد میشود، یک شتابدهنده شرکتي باز پذیرای شرکتهای حامی گوناگونی است و میتواند گستره بیشتری از استارتآپهای بالغتر را جذب کند. این الگو که با نام «شتابدهنده کنسرسیوم» نیز شناخته میشود، دسترسی حامیان به نوآوریهای بیرونی را بهبود میبخشد و رقابت زیستبومهای منطقهای را افزایش میدهد. مرسدسبنز بهعنوان یکی از حامیان استارتآپ Autobahn - که یک شتابدهنده باز است - توانسته هزاران استارتآپ را بررسی، بیش از ۱۵۰ پروژه آزمایشی را اجرا، و ۱۷ راهحل نوآورانه را ارائه کند. تجربه مرسدس نشان میدهد چگونه الگوی CA باز میتواند ادغام مؤثر استارتآپها را در فرایندهای پژوهش و توسعه شرکتها و تسريع تلاشهای نوآوری امکانپذیر سازد.
رویکردی بهبودیافته به شتابدهنده شرکتی
طراحی CA باز از دو جهت اصولی با یک CA مرسوم تفاوت دارد:
۱. بهجای سرمایهگذاری اندک در خود استارتآپ، با پرورش تنها نوآوریهایی که شکاف موجود میان محصولات و فرایندهای حامیان را پر میکنند، بر تناسب استراتژی میان حامیان و استارتآپها تأکید میکند و به آن شتاب میبخشد. این، احتمال ترکیب موفق راهکارهای استارتآپ را در کسبوکار حامی بالا میبرد.
۲. بهجای ایجاد روابط انحصاری میان حامی و استارتآپ، با دعوت به مشارکت حامیان و استارتآپهای پرشمار و ذینفعان دیگر، از اثرات شبکه نوآوری و پلتفرمهای باز بهره میبرد.
برای دستیابی به این هدف، مرسدس رویکرد سرمایهگذار-مشتری را پیش گرفته که در آن یک آزمون ایده (Proof of Concept-POC) توسط یک واحد کسبوکاری (BU) تأمین مالی میشود. به این ترتیب، واحدهای کسبوکار، راهکارهای استارتآپی را با خطر و هزینه کم، اعتبارسنجی و تعدیل میکنند و استارتآپها بودجه مورد نیاز برای توسعه و تطبيق راهکارهای خود را بدون قربانی کردن سهم مالکیت دریافت میکنند. اثرات شبکه ذاتی در CA باز، به حامیان مالی کمک میکند تا دسترسی بیشتری به راهکارهای نوآورانه داشته باشند؛ چرا که حامیان پرشمار، استارتآپهای بیشتری جذب میکنند. CAهای مرسوم باید برای جذب بهترین استارتآپها، در ایجاد یک تیم جستوجوی قوی و نیز اعتبار زیاد سرمایهگذاری کنند؛ در حالی که یک CA باز دستکم بخشی از این بار را میان همه شرکای پلتفرم پخش میکند.
با این حال، یک الگوی CA باز کاستیهایی نیز دارد. مانند هر برنامه نوآوری باز، حامیان مالی کنترل کمتری بر ساختار برنامه و تمرکز موضوعی پلتفرم دارند. همچنین برند هر حامی در یک CA باز به اندازه یک CA سنتی دیده نمیشود. برای برطرف کردن برخی از این کاستیها، میتوان مانند Autobahn حامیان مالی را تشویق کرد تا بر انتخاب تمها و فناوریهای هر برنامه اثر بگذارند و ایدههای خود را درباره چگونگی سازماندهی و بهبود بیشتر پلتفرم به اشتراک بگذارند. افزون بر این، میتوان برای بیشتر دیده شدن برندها، موفقیتهای پروژه حامیان مالی و استارتآپها را به آگاهی عموم رساند.
ملاحظات کلیدی در فرایند CA باز
مانند CAهای مرسوم، در فرایند CA باز سه مرحله وجود دارد که مرسدسبنز نیز در همین مسیر گام برمیدارد:
مرحله ۱: شناسایی و انتخاب
برای جلوگیری از شکست پروژههای آزمون ایده (POC)، تیم CA مرسدسبنز تلاش میکند از همان ابتدا میان واحدهای کسبوکار و استارتآپها همخوانی زیادی وجود داشته باشد؛ به این ترتیب که با رویدادها یا جلسههای خصوصی، واحدهای کسبوکار و استارتآپها را باهم روبهرو میکند.
مرحله۲: انطباق راهحل
از آنجا که فرایندها و روال سازمانی استارتآپها در مرحله نوپایی قرار دارند، بیش از حد ضعیفاند. در نتیجه، نمیتوان بهآسانی رسیدن به نتایج مورد انتظار حامیان را تضمین کرد. برای حل این چالش، تیم CA مرسدسبنز به استارتآپها و واحدهای تجاری کمک میکند تا پروژههای آزمون ایده (POC) را بهطور مشترک، در بازههای زمانی کوتاه (تا ۱۰۰ روز) و با اهداف مشخص طراحی و اجرا کنند. خروجیهای پروژه و نقاط عطف از پیش تعریف و تعیین میشوند تا اطمینان حاصل شود که انتظارات واضح و قابل اندازهگیری هستند.
مرحله۳: ادغام راهحل
چالش تعیینکننده مرحله نهایی فرایند CA، پیادهسازی راهحل در مقیاس گسترده است. استارتآپ Autobahn از ورود موفقیتآمیز به مرحله ادغام راهحل با میزبانی یک نمایشگاه یکروزه در پایان پروژههای آزمون ایده و مرحله انطباق حمایت میکند. در روز نمایشگاه، نمایندگان واحد تجاری و استارتآپ نتایج و آموختههایشان را با مدیران ارشد شرکت حامی، رسانهها، و گاه سرمایهگذاران بالقوه به اشتراک میگذارند. پس از آن، تصمیمی گرفته میشود: یا راهکار از راه واحدهای تجاری در محصولات و فرایندها ادغام میشود، یا همکاری خاتمه مییابد.
افزایش حداکثری پاداش مشارکت در CA باز
حامیان سازمانی میتوانند در چهارچوب سه بینش از فرصتهای نوآوری ارائهشده در مدل CA باز بیشترین بهره را ببرند:
برای نوآوری بیرونی، یک تعهد درونسازمانی ایجاد کنیم. بازده نوآوری که حامیان سازمانی از CAهای باز بهدست میآورند، بهطور مستقیم با سطح تعهدی که میتوانند در سازمان خود ایجاد کنند، مرتبط است. در مرسدس، این تعهد از سه راه ایجاد میشود:
١. تیم CA با توافق از پیش به شناسایی «فضاهای سفید» فناوری موجود در واحدهای کسبوکار و جستوجوی فعال برای راهکارهای ممکن کمک میکند. تیم CA همچنین دیدگاهی به راهکارها و فناوریهای نوآورانهای ارائه میدهد که فراسوی رادار واحد کسبوکار در حال پیدایشاند. این کار نهتنها مسیرهای غیرمنتظرهای برای نوآوری باز میکند، بلکه باعث افزایش اعتماد از سوی واحدهای کسبوکار وگشودگی بیشتر برای تیم CA میشود.
۲. زمان و بودجه مورد نیاز کارکنان برای مشارکت در پروژههای POC از واحد کسبوکار تعیین میشود. این نیاز، مالکیت واحد کسبوکار بر پروژه را تقویت میکند و به چیرگی بر نشانگان «اینجا تولید نشده» کمک میکند. تیم CA به واحد کسبوکار کمک میکند تا با کاهش بار کاری فرایندهای اداری و سازمانی، بر اهداف نوآوری متمرکز و متعهد بماند.
٣. تیم CA ضمانت میکند که تعهد واحد کسبوکار به نوآوری بیرونی، بدون پاداش نماند؛ برای مثال، اطمینان مییابد که مدیران واحد کسبوکار اعتبار لازم را برای تنظیم راهکار موفق در حضور مدیریت ارشد دریافت میکنند. این کار نهتنها انگیزه مدیران واحد کسبوکار را تقویت میکند، بلکه احتمال ترکیب موفقیتآمیز راهکار و رابطه بلندمدت با استارتآپ را نیز افزایش میدهد؛ که خود، توجیهی برای وجود تیم CA بهشمار میآید.
از همکاری در کنار رقابت (Co-Opetion) استقبال کنیم. بهرهوری حداکثری از مدل CA باز، نیازمند تمایل صریح برای برقراری همکاری با رقباست. برای مثال، در Autobahn چندین استارتآپ ممکن است راهکارهای مشابهی ارائه دهند و حامیان متعدد برای جذب بهترین استارتآپها با یکدیگر رقابت کنند. گاه چندین استارتآپ با یک حامی در یک پروژه همکاری میکنند؛ و گاه چندین حامی با یک استارتآپ در یک پروژه همکاری دارند. حامیان همچنین بهترین شیوهها را برای تعامل با استارتآپها و مدیریت POCهای موفق به اشتراک خواهند گذاشت. همکاری در کنار رقابت به نفع حامیان انفرادی و زیستبوم صنعتی منطقه است و بهبود مستمر ساختار برنامه و فعالیتهای استارتآپ Autobahn را ممکن میکند. نتيجه دیگر این الگو، صعود به سطوح بالاتری از نوآوری و اجرای پروژههای بیشتر POC بهطور همزمان است.
یک زمین بازی انتخاب کنیم. حامیان در یک CA باز میتوانند نتایج را با تنظیم پارامترها برای انواع استارتآپ، فناوریها، و برنامههای انتخابیشان، بهبود بخشند. تنظیم پارامترهای جستوجوی ضمنی به آنها کمک میکند تا با حجم کنترلناپذیری از پروژهها روبهرو نشوند. البته لازم است گزینههای گوناگونی از نوآوریهای محصولی و فرایندی در لیست وجود داشته باشد. مدل CA باز به سطوح پایینتری از سرمایهگذاری نسبت به مدل CA رایج نیاز دارد. در این مسیر - همانطور که مرسدس بنز کشف کرده - پیادهسازیهای موفقتری در زمان کمتری انجام خواهد گرفت.
ترجمه و خلاصهسازی: هلدینگ فناپ، معاونت نوآوری و توسعه زیستبوم دیجیتال
منبع: MIT Sloan Management Review
زیست بوم دیجیتال
نوآوری باز